آیا مثبت اندیشی روشی کارآمد برای حل مشکلات است؟ چرا؟

افرادی که گرفتار تله های زندگی هستند، نمی توانند بر سر نیازهایشان با دیگران چانه بزنند. آنها وقتی به توجه، محبت، امنیت، ابراز خود و غیره نیاز دارند غالبا به سه روش عمل می کنند:

تسلیم می شوند. عقب نشینی میکنند، سکوت می کنند و بعد چون نیازهایشان برآورده نشده کلی غر میزنند، اشک می ریزند و شکایت می کنند.

فرار می کنند و سعی می کنند اصلا فراموش کنند که چنین نیازی دارند

به تله زندگی حمله می کنند یعنی در دنیای بیرونی درست برعکس آن چیزی را که در درون احساس می کنند وانمود می کنند.

"مثبت اندیشی" اگر به معنای حذف فوری احساسات ناراحت کننده و ایجاد فوری حال خوب باشد، نوعی فرار و حمله محسوب می شود.

شاید این روش موقتا تسکین بخش باشد اما مادامی که صدایی از درون به ما می گوید که "تو بدبختی، بی عرضه ای و هیچکس تو را دوست ندارد"، هرچقدر هم که در بیرون وانمود کنیم که زندگی زیباست و بگوییم من سرشار از خوشبختی هستم حالمان خوب نمی شود چون برخلاف درون خود عمل می کنیم!

راهکار چیست؟

باید با این صدای درونی وارد مکالمه شویم، جوابش را بدهیم و بطور واقع بینانه با این صدا مخالفت کنیم. درطرحواره درمانی به این تکنیک می گویند:  مخالفت ورزی. حواسمان باشد هر صدایی که با آن مخالفت نشود روز به روز قویتر می شود!