پرسش و پاسخ

تمامی سوالات به همراه پاسخ سوالات کاربران.

499
۱۰ مرداد ۱۴۰۱

سلام خانم دکتر واقعا اگر خیلی خلاصه بخوایید بگید چطور میشود از طلاق که این روزها کم نیست پیشگیری کرد؟

به نظرمن اجتماعی نباید اجازه دهد که افراد به این اسانی ها باهم ازدواج کنند.دادگاه باید موانعی ایجاد کند که حداقل دوسال باید با ان زندگی کند تا به شماادامه پاسخ این سوال ...

    2187
    ۰۹ مرداد ۱۴۰۱

    سلام خانم دکتر من و خانمم رابطه فوق العاده خوبی داشتیم و من واقعا عاشق همسرم هستم ولی یک غلطی کردم که تاوان بسیار سنگینی برای من دارد و نمیدانم تا کی باید تنبیه بشم شایدم هم تاوانش به قیمت تمام شدن زندگی ام باشد متاسفانه پارسال یک مهمانی دعوت شدم و دخترم مریض بود خانمم نتوانست با ما همراه شود و من بی جنبه بعد از آن مهمانی خانه یکی از همکارانم رفتم و باهم رابطه جنسی برقرار کردیم ولی بلافاصله از عذاب وجدان بسیار به همسرم گفتم و به عذرخواهی بسیار پرداختم میدانستم این کار برای من عواقب بسیار بدی دارد ولی اصلا فکر نمیکردم تا مرز جدایی پیش برود واقعا نمیفهمم دیگر باید چکار بکنم تا همسرم توجه بشود که واقعا از غلطی که کردم پیشمانم

    وست عزیز از کلافگی و اضطرابی که دارید واقعا متاسفم چرا باید فکرکنید چون اعتراف به اشتباه کردید دیگر باید همچی تمام میشد نباید انتظار داشته باشید اعتراف کردن تضمینیادامه پاسخ این سوال ...

      1006
      ۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۱

      سلام خانم دکتر من میخوام از شوهرم طلاق بگیرم، 7 سال است که در بدبختی زندگی می کنیم ولی من سیار مذهبی هستم و می ترسم که خداوند خوشحال نشود واقعا باید چکار کنم

      در پاسخ به شما دوست عزیز، باید گفت که هفت سال زمان بسیار درازی است هیچگاه به مدت طولانی در وضعیت بدبختی به سر نبرید زیرا تبدیل به عادت میادامه پاسخ این سوال ...

        1212
        ۰۳ آذر ۱۳۹۹

        سلام خانوم دکتر من شرایط مالی روانشناس ندارم هر جا میرم دوره بلند مدتی میزارن که از عهده هزینش بر نمیام ۳۰سال سن دارم یک فرزند پسر۵ساله تحت حضانت خودم و همسر سابقم که ۱۲ سال با هم زندگی کردیم اما به دلیل مشکلات زیادی که بود ایشون حق طلاق داشتن و جدا شدن ۸ ماه گزشته نمیتونم کنار بیام سه بار خودکشی کردم دوبار ش خود نمایی بوده اما بار اخر واقعی الانم خودمو نمیتونم ببخشم همه چی از هم پاشیده اینقدر داغونم که دارم پسرمم اذیت میکنم و میدونم اینده خوبی در انتظار هیچکدوممون نیست شدیدا همسر سابقم رو دوست دارم گاهی اوقات میبینمش اما همیشه جلو خونشون طوری که دیده نشم حتی تو ماشین میخوابم که حتی شده یه لحظه ببینمش سخت بهم رسیدیم پسرم داره اسیب جدی میبینه امشب تو حرم بودم یه نفر شمارو معرفی کرد بهم میشه بهم کمک کنین من حتی یه نفرو ندارم که بخوام باهاش حرف بزنم همه میگن ول کن تموم شد اما من واقعا بدون اون هیچی برام مهم نیست خودم که اصلا شدم یه ادم بزدل فقط به پسرم و عاطفه فکر میکنم نمیدونم اصلا چیکاری باید انجام بدم یه مردی که غرورش شکسته و از بین رفته و هیچی براش نمونده شدم که متنفرم حتی از خودم توروخدا کمکم کنین اگه میتونین یه عمر دعاتون مبکنم.با تشکر علیرضا و عرفان اخه پسرمم کمکم کرد منتظر راهنماییتون هستم تشکر

        با سلام   طبق مواردی که مطرح کردید، باید حتما اول از همه به روانپزشک مراجعه کنید چون علائم افسردگی شدید در شما وجود دارد و این تنها با دارو، درمان میادامه پاسخ این سوال ...