وقتی از احساسات خود، آگاه نیستیم هضم نمی شوند و مثل غذایی که روی دلمان مانده مدام تکرار می شوند.  این یعنی نمی دانیم که عصبانی هستیم،  نمی دانیم که حسادت می کنیم و نمی دانیم چه احساسی را در بدن خود تجربه می کنیم، چکار باید کرد؟

 گام اول: باید بتوانید احساسی که در بدنتان تجربه می کنید نامگذاری کنید. این یعنی به درون خود نگاه کنید و ببینید چه احساسی دارید مثلا "حسادت می کنم، کمی هم عصبانیم".

گام دوم: این احساس حسادت و عصبانیت معمولا در چه موقعیت ها و در رابطه با چه افرادی برای شما رخ می دهد؟ مثلا (وقتی در یک جمع کسی مرکز توجه است ودیگران به من توجه نمی کنند).

گام سوم: همراه این احساسات چه افکاری به سر شما می آید؟ مثلا فکر "حقش نیست اینقدر توجه بگیره چی من ازاون کمتره؟".

گام چهارم: وقتی این احساسات را تجربه می کنید در بدن شما چه تغییراتی اتفاق می افتد؟ داغ می شوید ؟ عرق میکنید؟ سردرد می گیرید؟ یا غیره؟

گام پنجم: وقتی این احساسات را تجربه می کنید تمایل دارید چکار کنید ؟ مثلا "دوست دارم جلوی دیگران به بعضی نقطه ضعفهاش اشاره کنم تا از چشم بیافته ".

هدف از این تمرین خودآگاهی از آنچه درونمان رخ می دهد است و کمک به هضم  هیجانات. با این حال ممکن است برای سنت شکنی رفتاری به تکنیک های دیگری هم نیاز باشد.

مثال ها براساس کسی که  شخصیت  نمایشی (تله جلب توجه) دارد بیان شده است.