واقعا خانم دكتر چرا با مرداني كه اعتقادي به برابري در ازدواج ندارند بايد ازدواج كرد؟

چندی پیش نوشته‌ای در اینستاگرام به قلم  سرکار خانم سمانه سوادی بسیار دست بدست شد که از لزوم محضری شدن برخی حقوق برابر برای خانم‌ها حین عقد صحبت می‌کرد مثل برابری در حق طلاق، شاغل بودن و خروج از کشور. 


ظاهرا دختر خانمی این خواسته را با نامزدش مطرح کرده بود و آقا که صحبت از طلاق را در همان ابتدای ازدواج نامناسب می‌دانست درخواست خانم را رد کرده بود. در اینجا مشاور از مراجع خود پرسیده بود: 
"چرا می‌خواهی همسر مردی شوی که از همین ابتدا تو را با خودش برابر نمی‌داند؟".... و دختر خانم پاسخ داده بود : نمی‌دونم‌، خاک بر سر قانون.


با خواندن این متن، به این فکر می‌کردم که درست است که "قانون" بزرگترین نقش را در شکسته نشدن عرف نابرابری در کشور ما بازی می‌کند؛ اما قسمت تلخ تر داستان همین سوال آخر متن است که چرا بسیاری از ما اگر مردی قبول نکند حقوق برابر با خودش را به ما بدهد می‌پذیریم و در نهایت با او ازدواج می‌کنیم؟ 


شاید بتوان ریشه این اتفاق را در عزت نفس شکننده بسیاری از زنان جستجو کرد که برای رابطه، بیشتر از خودشان اهمیت قائلند. 


اگر در خانواده‌ای بزرگ شده باشیم که بطور پیش فرض خواسته‌های پدر یا برادرها نسبت به دیگر افراد خانواده در اولویت بوده، ممکن است در "رابطه" بودن با مردان را مستلزم پذیرش برخی نابرابری‌ها بدانیم.  

حتی سوای از جنسیت، اگر در خانواده‌ای کنترل‌گر بزرگ شده باشیم که خواسته والدین به بچه‌ها دیکته می‌شده و نظر و احساس بچه‌ها محلی از اعراب نداشته، ما با احساس حقارت بزرگ می‌شویم و اصولا حقوق زیادی برای خود قائل نیستیم.  

اگر وقتی نظر واقعی خود را ابراز می‌کردیم کتک می‌خوردیم، تهدید می‌شدیم، و یا از محبت و توجه والدین محروم می‌شدیم احتمالا تعارض گریزی را یاد گرفته‌ایم نه اصرار روی حقوقمان را!
 
 در این شرایط حتی اگر عقلمان بگوید که این کار درستی است از نظر احساسی با مخالفت کردن و تعارض درست کردن" مشکل خواهیم داشت، 

این یعنی، ما بیشتر از اینکه به نیاز خودمان اهمیت بدهیم به تایید گرفتن از افراد مهم زندگی‌مان اهمیت می‌دهیم تا روابطمان را حفظ کنیم.  

 تاییدی که به قیمت نادیده گرفتن برخی از حقوق یا نیازهایمان نصیب ما می‌شود شاید باعث شود مدتی احساس مورد تایید بودن و ارزشمندی کنیم ولی در طولانی مدت تیشه به ریشه عزت نفس ما خواهد زد چون هیچکس با تبعیت کردن از نیازهای دیگران، احساس ارزشمندی بدست نخواهد آورد.