خانم دكتر چرا گذاشتن حد و مرز در رابطه اهميت دارد؟

ما ناچاریم برای حفظ سلامت روابطمان یکسری محدوده و مرزهای سالم بین خود و دیگران تعیین کنیم. اگر این محدودیت.ها را تعیین نکنید، مدام احساس قربانی بودن می‌کنید یا به فردی تبدیل می‌شوید که مدام منتظر تایید طرف مقابل است.

پیامد بزرگ تر، این خواهد بود که در درون خود نیز احساس بی ارزشی خواهید کرد و بیشتر و بیشتر بدنبال تاییدطلبی برای ارضای این احساس بی ارزشی خواهید بود.

اگر این درمورد شما صدق می‌کند به احتمال زیاد دچار تله‌های زندگی یا طرح وارههای اطاعت ایثار یا #تاییدطلبی هستید به همین دلیل این چرخه‌ها را بصورت ناخودآگاه انجام می‌دهید.

ممکن است برقرای رابطه با افرادی که مرزهای شما را زیر پا می‌گذارند تبدیل به چرخه‌ای تکرار شونده در شما شده باشد . برای شکستن این چرخه به حجم زیادی از  آگاهی نیاز است زیرا باید برای آنچه تا به این لحظه اجازه رخ داده به آن داده‌اید محدودیتی تعیین کنید و سخت ترین قسمت تعیین محدودیت، احساس گناه کردن است.

درحالیکه، فرد مقابل ما فردی است که می‌تواند به ما نه بگوید و برای ما حدی و مرز قائل است پس چرا وقتی ما بخواهیم نه بگوییم احساس بدی داریم؟ 

آیا به این دلیل است که احساس بد داشتن نسبت به خودمان، آسان است؟ 

یا خودمان را بقدر دیگران صاحب حق و حقوق نمی‌دانیم؟ 


به دوران کودکی خود فکر کنید و اینکه والدین شما چقدر به شما اجازه نه گفتن می‌دادند؟ یا اگر جایی با آنها مخالفت می‌کردید عواقب یا واکنش‌های آزاردهنده‌ای را دریافت می‌کردید؟ 

  
اولین گام در این مسیر این است که شروع به زیر سوال بردن رفتارمان کنیم و صادقانه به این سؤالات پاسخ دهیم.