من چهل سال سن دارم، ضعف در تصمیم‌گیری دارم، هیچ هدفی ندارم و از توانایی‌هایی که دارم نمیتونم به نحو احسن استفاده کنم . در کارها شروع کننده خوبی هستم اما نمیتوانم کار را به سرانجام برسانم.

مشکلی که طرح فرمودید دلایل متفاوتی می‌تواند داشته باشد. 

این که در زندگی باید به کدام جهت برویم و بدانیم کدام مسیر، مسیر ما است از احساس هویت سرچشمه می‌گیرد. من اگر ندانم که هستم و از زندگی چه می‌خواهم دشوار خواهد بود از بین هزاران انتخاب بالقوه دست به انتخاب بزنم و تازه اگر هم انتخاب کنم چون اراده ای قوی پشت تصمیمم نیست احتمالا وسط راه منصرف شوم و بخواهم راه دیگری را امتحان کنم!

اگر در زندگی بلاتکلیف و سرگردان هستید ممکن است احساس هویت یکپارچه ای در شما شکل نگرفته باشد. درباره بی حوصلگی در روانشناسی بیشتر بدانید. گاهی بعضی از تله های زندگی مانع شکل گیری احساس هویت می شوند مثل اطاعت، وابستگی، شکست و خویشتن تحول نیافته
در اینصورت باید روی خودآگاهی و شناخت بیشتر خودتان، علایق، توانمندی‌ها و ارزش‌هایتان تمرکز کنید و در زندگی مسیری برای خود ترسیم کنید که بتواند به شما بگوید بطور مثال ده سال آینده یا پنج سال آینده کجا خواهید بود و چه خواهید کرد.
با این حال اگر بطور کلان هدف را می‌شناسید ولی نمی‌توانید طبق برنامه عمل کنید باید مراقب کمالگرایی و اهمالکاری باشید. کمالگرایی باعث می‌شود تا زمانی که صد در صد مطمئن نشده‌اید، تصمیم نگیرید و از این رو تصمیم گیری‌ها را آنقدر عقب میاندازید که دیگر کار از کار می‌گذرد. همینطور با کوچکترین ناکامی و مشکلی ممکن است انگیزه خود را از دست بدهید و کارها را عقب بیاندازید. 

خیلی مهم است که درست تشیخص بدهید مشکل اصلی شما کدام است و بعد برای رفع آن تلاش کنید یا از یک متخصص کمک بگیرید.