سلام خانم هستم ۲۳سال وهمسرم ۲۷سال ازدواجمون سنتی بودپسردایی ۳سال عقدیم مشکل من این هست که همسرم ازاوایل یکم سردبودن وبیشتربادوست ورفیقش بود شعلش مرغداری بودالان حدود۸ماه هست که شغلشو عوض کرده . اویل خیلی مهربون وخوش اخلاق بود احترام میذاشت هیچوقت دروغ نمیگفت درهفته دوبارمیومد خونمون کلی زنگ میزد چت میکردیم انقدرحواسش بود که درطول روز بیش ازهزارتا پیام میداد.همه چی روبهم میگفت و..هیچ پنهانکاری نداشت ازموقعی که شغلشو عوص کردماه اول هرروزغروب میومددرخونه میگفت بیاببینمت وبرم بعدکم کم رفت وامدش قطع شد چت کردنش زنگ زدنش همه چی قطع شد کسی که یک ساعت نمیتونست ازمن بی خبرباشه حالا حتی جواب پیام منم نمیده . دوتادختربودن که عاشق یکیشون شده بودپیجشو داشت ودایم چک میکرد ودرارتباط بودن .باون خانم برخودکردم ورابطشون تموم شدبعد جدیدلباساش گاردگوشی و..بوی سیگارمیدادشک کردم که بکشه .اول حاشاکردگفت نه بعددوستاش ویکی ازهمکاراشلو دادکه سیگارمیکشه .چندبارتوی کارخونه وچندبارم تو ماشین .یکی ازرفقاشم که باخانومای متاهل دوست میشه خیلی باهاشه هرشب چت میکنن وپیام هایی دیدم ازشون که ازهمجنس بازی ودختربازی حرف زده بودن وگفته بودقسم دروغ براحفط ابروطوری نیس من واقعا نمیدونم چکارکنم دیونه میشم پسرمومن وباادب وخوش اخلاقی که یه سرسوزن بمن دروغ نمیگفت انقدربهم احترام میذاشت حالا دست روم بلندمیکنه دختربازی میکنه همجنس بازشده سیگارمیکشه وقسم دروغ میخوره توروخدا بهم بگین چکارکنم نمیدونم چطوردیگه بهش اعتمادکنم وقتی گفته قسم دروغ براحفظ ابرو طوری نیس خانوادمم به جای طرفداری ازمن جلواون دراومدن وبهش گفتن گوشیتو رمزبده که نبینه وکتکش بزن تافضولیتو نکنه و...بمن میگن اون باید دختربازی کنه مرده حق داره بهش گفتن یک ماه نیامحلش نده ببین چجوربه دست وپات میفته . خواهش میکنم کمک کنید بگین چه حرفی بزنم بهش چجوری تحملش کنم .چکارکنم پنهانکاری نکنه رفیق بازی نکنه

با سلام

ببینید این آقا مسائل و مشکلاتش کاملا واضح و مشخص هستند. این شما و خانواده تان هستین که در توهم و خوش خیالی به سر می برید و متخصص گول زدن خودتان هستید و دوست دارید این مسائل رو حل کنید. این آقا اعتیاد دارند، گاهی به شما اعتیاد پیدا می کنن گاهی به روابط جنسی، گاهی به مواد مخدر، گاهی دوست و رفیق پیدا می کنن.
درواقع کسی که در این شرایط تصمیم می گیره شمایین چون مسائل این آقا کاملا واضح و مشخصه و به اندازه کافی به شما آگاهی و علامت داده که این ازدواج نمی تواند موفق باشد و شما و خانواده تان نیاز دارید کسی شما را راهنمایی کند و از این خواب و توهم بیدار شوید و حقیقت و واقعیت را بپذیرید و در دنیای واقعی، واقعیات را ببینید و بپذیرید و در نهایت باید به نظرم باید تصمیم جدی و واقعی بگیرید.