سلام خانم دکتر پسری دارم که 6 سالش هست و من هم بچه دومم رو باردارم . پسرم خیلی خیلی بهم وابسته شده و هیچ تمایلی به ارتباط با پدرش نداره و پدرش از این موضوع بسیار ناراحته. پسرم به راحتی به پدرش اعلام می کنه که ارتباط با مامان رو بیشتر دوست دارم واقعا طبیعی هست رفتارش باید اب این موضع چکار کنم و اینکه شوهرم خیلی احساس بدی دارد وقتی پسرم اینجوری بهش می گه. چکار باید کرد؟

اول اینکه خیلی خلاصه بگم خدمتتون، رفتار پسر شما بسیار طبیعی است. اگر هم همسرتون از طرد شدن پسرتون بسیار ناراحت میشه طبیعیه که همه ما برامون خیلی دردناکه که از جانب کسی طرد بشیم و هممون دوست داریم که مورد تایید دیگری قرار بگیریم ولی اگر شوهر شما در قالب بزرگسال این حس بهشون در مورد فرزندتون دست می ده و بسیار براش آزاردهنده است و به شما نیز ابراز می کنه، حتما این موقعیت داره مسائل و مشکلات طردشدگی در گذشته را به او یادآوری می کنه و این موقعیت مشابهه زخمی بر زخمهای گذشته ایشون است اگ اینجوری هست حتما و حتما با یک متخصص روانشناس در ارتباط باشند تا روی طرحواره او کار شود. درباره تله های زندگی یا تله های شخصیتی چیست اطلاعات بیشتری به دست آورید
در مورد بچه شما نیز باید بدانید بچه ها وقتی خیلی از کارهایی که والدین به آنها کمک می کردند مثل غذا خوردن، تمیز کردن اتاقشان و دستشویی رفتن و غیره، حالا که بزرگتر می شوند متوجه می شوند که خودشان از پس این کارها برمی آیند و انجام می دهند ، اضطراب جدایی و ترس بسیار زیادی با آنها همراه می شود و بیان این اضطراب چون کلام کاملی ندارند برایشان بسیار سخت و دشوار است. حالا شما تصور کنی برای کسی که یک نفر همیشه تکیه گاهش بوده و جدا شدن از او وحشتناک و غیر قابل تحمل باشد برای بچه ها که دارند هویت خودشون رو پیدا می کنند بسیار ترسناک تر میشه . اول اینکه پدرش آزرده خاطر میشه به خاطر کلام پسرتون اصلا به او منتقل نکنید زیرا او احساس گناه می کنه و برای اینکه آزار نده اولین کاری که می کنه دیگه احساساتش رو ابراز نمی کنه درصورتیکه شما به عنوان والدین وظیفه دارید که شرایطی را فراهم کنید که فرزندتون به راحتی با امنیت خاطر بتونه احساساتش رو ابراز کنه چون بروز ندادن احساسات و سرکوب کردن آن باعث ایجاد آسیبهایی که کمترین اون استرس و اضطراب و افسردگی است شامل حال فرزندتون میشه و اگر یاد بگیره که مدام حسش رو سرکوب کنه دیگه هیچی از فرزدش باقی نمی مونه فقط احساس او رو بشنوید و برای ابراز احساسش ارزش قائل شوید و در مورد فرزندی هم که در حال آمدن است به او حتما بگویید که خواهر یا برادرت که بتونه با عضو جدید خانواده ارتباط برقرار کنه ولی به هیچ وجه از او نخواهید که چون تو بزرگتری باید از خواهر یا برادر کوچکترت مراقبت کنی و کلی اضطراب در او ایجاد کنید چون شما وظیفه مراقبت از هر دو فرزند را دارید