سلام خانم دكتر من خيلي دوست دارم از ديگران مدام انتقاد كنم اين چه درديه من دارم؟

متاسفانه بيشتر افراد انتقاد كردن را دوست دارند و شكايت كردن از ديگران به انها احساس خوبي مي دهد. زيرا با انتقاد كردن از انها احساس برتري مي كنند . و با شكايت كردن از ديگران احساس مي كنتد كه بالاتر از انها هستند و براي انها بسيار ارضا كننده است . كساني كه انتقاد مي كنند از ديگري گويا فقط بخش كوچكي از تمامي زندگي فرد را مي شناسند . انتقاد كردن بسيار اسان است . و به هوشمندي بسياري نياز نيست افرادي كه مدام انتقاد مي كنند افراد هوشمندي نيستند . يك مراجعه اي داشتم كه وقتي به من مراجعه كرد با اين شكايت امده بود كه خانم دكتر من نظر بدهم سرزنش مي شوم نظر هم ندهم باز سرزنش ميشوم من را همه يك ابله مي دانند . ديگه خسته شدم واقعا كاردرست چيست ؟ تجربه خودم را به مراجعه بيان كردم كه يك استادي داشتم مدام از دانشجويان انتقاد مي كرد حتي اگر يك كتاب خالي كه وجود خارجي هم نداشت نام انرا در كلاس مي برديم از ان هم انتقاد مي كرد . يك روز در كلاس درس نام چهار كتاب خيالي را به او گفتم تا ببينم واكنش او چيست و استاد مربوطه بي وقفه و بي درنگ در پاسخ به من گفت بيخودي وقتت را تلف نكن نويسندگانش افرادمعقولي نيستند و هيچ چيز درست و درموني در كتاب نمي تواني پيدا كني در صورتي كه من مطمىن بودم كه اصلا ان چهار كتاب وجود خارجي ندارد. استاد مربوطه من حتي كتاب هايي كه بايد مي خواند را حتي نخوانده بود و او ارزان ترين راه را براي اينكه ثابت كند يك فرد ويژه و باسواد است انتخاب كرده بود. اينكه مدام انتقاد كند گويا مي دانست كه هر چيزي كه انتقاد شود با سپاس مورد قبول قرار مي گيرد . بنابراين هر چقدر اگاهي و اطلاعات خودتان را بالا ببريد كمتر انتقاد مي كنيد. راحتترين كار انتقاد كردن است براي كنترل افراد . زيرا انتقاد كردن راحتترين راه براي افراد بي خرد است .