سوالات متداول

تمامی سوالات که در طی 8 سال تجربه جمع آوری شده.

با سلام


اول اینکه نباید مسائل خصوصیتان را نباید به هر فردی مطرح کنید که بعدها او بتواند از این مسائل سواستفاده کند، شما را تهدید کند و به زندگی شما آسیب برساند.

بهرحال شما باید رفتارهای قاطعانه و جرأت آمیز را بیاموزید که نه فقط این فرد، بلکه افراد دیگر که قصد تهدید شما را دارند را بتوانید با آنها درست ترین رفتار را داشته باشید و به تهدیدهای آنها تن ندهید. چون افرادی مانند شما که رفتارهای قاطعانه ندارند، ترس و اضطرابی که دارند در رفتارشان کاملا مشهود است و افراد سواستفاده گر ترس شما را تشخیص می دهند و سواستفاده می کنند مخصوصا برای منافع خودشان.

حتما در ارتباط با این مسئله، پادکست مشاوره ما با موضوع اعتماد به نفس را تهیه نمایید و روی عزت نفس خود کار کنید تا بتوانید به درستی رفتار جراتمندانه را بیاموزید.

اگر زن داداش شما این قضیه را برای خانواده خود بیان کرده قطعا برای خانواده شما هم مطرح می کند شما هم باید بدانید همه ی ما اشتباه می کنیم و اصلا مشکلی نیست. مهم پس خودتان را سرزنش نکنید و سعی کنید اشتباه خود را تکرار نکنید.
بهتر است این قضیه را خودتان با خانواده تان مطرح کنید و بگویید که دیگر این اشتباه را تکرار نمی کنید و از خطای خود پشیمان هستید قطعا این کار خیلی بهتر از این است که زن داداش شما از این قضیه به نفع خودش استفاده کند و به خانواده تان بگوید و اگر بخواهد این کار را بکند، قطعا مشکلات بزرگتری به وجود خواهد آمد.

كسانی که تجربه ناموفق عاطفی دارند یا در اطرافیانشان شکست های عاطفی، طلاق، خیانت و کشمکش هایی را در زندگی مشترک دیده اند. آنهایی که از آمار بالای جدایی در جامعه نگرانند و می ترسند مشابه همین اتفاق برای خودشان بیفتد، معمولا دچار ترس از ازدواج یا همان گاموفوبیا می شوند. واقعیت این است که همه ما به یک اندازه در معرض شکست عاطفی هستیم مگر آنکه انتخابی دقیق و درست داشته باشید و برای ازدواج، به جای هیجانات با منطق پیش برویم. مشاوره بگیریم، تحقیق کنیم . تجربیات تلخی که دیگران داشته اند می توانند منشا تجربه برای ما باشند نه این که عاملی بازدارنده به حساب بیایند و برای حرکت، مانع شوند.و دلیل دیگر مهم ترس از ازدواج دیدن اسیب زیاد در دوران كودكی می باشد و بزرگ شدن در یك خانواده پر تنش و ترس از تكرار تنش ها در رندگی فردی فرد

 

در قسمت قبلی گفتیم که برای  ازدواج موفق یکسری آمادگی های فردی لازم است بطور مثال برای ترس از تنهاماندن،  احساس بی ارزشی، فقدان اعتمادبنفس و وابستگی بیمارگونه خودم کاری کرده باشم و بلد باشم احساسات و خواسته هایم را بشکل سالمی ابراز کنم چون اگر اینجا مشکل وجود داشته باشد ممکن است یک رابطه سالم را هم تخریب کند.

قدم دوم در مشاوره  پیش از ازدواج ارزیابی این موضوع است که این دوفرد در چه حوزه هایی ویژگی های شخصیتی متضادی دارند که احتمالا مشکل ساز خواهد شد.  برای این منظور،  من از تست شخصیت  شانزده  عاملی  کتل،  تست  نیازهای  گلسر و تست  سبک  دلبستگی استفاده می کنم. همکاران دیگر ممکن است از تست های دیگری استفاده کنند که آنها هم معتبر هستند.

بطور مثال،  یکی نیاز به قدرتش بالاست و در رابطه مستعد جنگ قدرت می شود، دیگری نیاز به  عشق و تعلق  خاطر دارد  و یکی دیگر نیاز به  آزادی بالاتری دارد و می خواهد زیاد کاری به کارش نداشته باشند.

تصور کنید یک نفر وجدانگرا و مسئولیت پذیر است و دیگری اصولا از چارچوب و باید و نباید بدش می آید. یک نفر در روابطش خیلی با سیاست است و مرزبندی سفت و سخت دارد ولی دیگری بی شیله و پیله است و همه چیز را می گوید. یک نفر اهل ریسک پذیری و تجربه است درحالیکه طرف مقابل محافظه کار است و اگر مجبور شود چیزی را در زندگیش تغییر دهد به حال مرگ می رود!

 همینطور سبک دلبستگی افراد هم نقش بسیارمهمی در روابط عاطفی بازی می کند، کسی که وقتی ازنظر عاطفی ناکام می شود دعوا می کند و به طرف مقابل گیر میدهد فرق دارد با کسی که بوقت ناکامی فاصله می گیرد،  دور می شود و از خیر رابطه می گذرد .

این تفاوت ها را باید دریافت،  مشکلات احتمالی را پیشبینی کرد و تا وقتی شرایط بحرانی نشده برایشان راهکاری پیدا کرد.