آزمون طرحواره یانگ_آزمون خودشناسی جهت تعیین نوع طرحواره ناسالم افراد تست های روانشناسی | پرسشنامه های روانشناسی

آزمون طرحواره یانگ_آزمون خودشناسی جهت تعیین نوع طرحواره ناسالم افراد

طرحواره یانگ فرم کوتاه

اطلاعاتی که ما از جهان خارج میگیریم در شبکه ای پیچیده از دانسته ها و اطلاعات قبلی مورد تفسیر و معنا یابی قرار میگیرد ،یکی از قوی ترین سازو کارها  طرحواره است .

طرحواره از زمان بارتلت ،پیاژه،و نایسر به بعد وارد علوم شناختی در سطح پژوهشی وبالینی شده است .

طرحواره ها را می توان ساختار هایی برای بازیابی مفاهیم کلی ذخیره شده در حافظه است .محتوای هر طرحواره از طریق تجربه های زندگی فردی ساخته می شود .عمده ترین نقش طرحواره ها تاثیر در شیوه پردازش است . طرحواره درمانی چیست | شکل گیری و درمان طرحواره به چه صورت است را می توانید در ارتباط با شکل گیری طرحواره ها مطالعه بفرمایید.

فرم کوتاه طرحواره یانگ در سال 1998توسط یانگ برای اندازه گیری طرحواره های ناسازگار ،ساخته شده و 75 سوال دارد و هر 5 سوال مربوط به یک طرحواره است .تعداد طرحواره ها 15 مورد می باشد .

1)محرومیت هیجانی   2)رهاشدگی/بی ثباتی   3)بی اعتمادی/بدرفتاری  

4)انزوای اجتماعی/بیگانگی  5)نقص/شرم  6)شکست  7)وابستگی/بی کفایتی

8)آسیب پذیری در برابر ضرروبیماری  9)گرفتار/خویشتن تحول نیافته 10)اطاعت

11)ایثارگری  1)بازداری هیجانی  13)معیارهای سرسختانه 14)استحقاق/بزرگ منشی

15)خویشتن داری/انضبلط ناکافی .

 

 

 

             سوال ها و مولفه های پرسشنامه طرحواره یانگ فرم کوتاه

                مولفه ها

          سوال ها

        محرومیت هیجانی

           1 تا 5

        رهاشدگی/بی ثباتی

           6تا 10

       بی اعتمادی/بدرفتاری

           11تا 15

      انزوای اجتماعی/بیگانگی

           16 تا 20

                نقص/شرم

           21تا 25

                  شکست

           26تا 30

        وابستگی/بی کفایتی

           31تا 35

  آسیب پذیری در برابرضررو بیماری

           36تا 40

  گرفتار/خویشتن تحول نیافته

           41تا 45

                اطاعت

            46تا 50

              ایثارگری

            51تا 55

        بازداری هیجانی

             56تا 60

         معیار های سرسختانه

             61تا 65

      استحقاق/بزرگ منشی

             66تا 70

  خویشتن داری /خودانضباطی کافی

             71تا 75

 

سوال ها

1.اغلب کسی را نداشته ام که از من حمایت کند .حرف هایش را با من بزند و عمیقا نگران اتفاقاتی باشد که برایم می افتد .

2.به طور کلی کسی نبوده که به من عاطفه ،محبت و صداقت نشان دهد .

3‌.در کل اوقات زندگی،این احساس به من دست نداد که برای فرد دیگری شخص ویژه و ممتازی به شمار بروم .

4.در اغلب اوقات کسی را نداشته ام که واقعا به  درد و دل من گوش دهد،مرا بفهمد یا اینکه احساس ها و نیاز های واقعی مرا درک کند .

5.وقتی که نمیدانستم کاری را چگونه انجام دهم به ندرت شخصی پیدا می شد که مرا نصیحت و راهنمایی کند.

6.من به افراد نزدیک خودم خیلی وابسته ام چون میترسم مرا ترک‌ کنند.

7.آنقدر به دیگران نیازمندم که نگران از دست دادن آنها هستم.

8.نگرانم از اینکه افرادی به من نزدیکند مرا ترک و رها کنند.

9.وقتی احساس میکنم کسی برایم مهم است ازمن دوری می کند،مایوس می شوم .

10.برخی اوقات آنقدر نگران آن هستم که مردم مرا ترک کنند که آنها را از خودم می رانم .

11.احساس می کنم مردم از من سود جویی میکنند.

12.احساس می کنم باید در حضور دیگران از خودم محافظت کنم ،چون فکر می کنم در غیر این صورت به من آسیب می زنند.

13.دیگران دیر یا زود به من خیانت می کنند.

14.نسبت به انگیزه های دیگران سوءظن شدید دارمو.

15.معمولا به طور جدی به انگیزه اای نهنی مردم فکر می کنم .

16.فکر می کنم وصله ناجور اجتماع هستم .

17.اساسا با بقیه خیلی فرق دارم .

18.نمی توانم به کسی تعلق خاطر داشته باشم ،انسان گوشه گیری هستم .

19.احساس میکنم از مردم بیگانه شده ام .

20.همیشه احساس میکنم در بین افراد گروه جایی ندارم .

21.مردان یا زنانی که دوستشان دارم وقتی نقاط ضعف مرا ببینند ،دیگر دوستم ندارند .

22.اگر کسی واقعا مرا بشناسد دوست ندارد با من رابطه ای نزدیک برقرار کند .

23.لیاقت عشق،توجه و احترام دیگران را ندارم .

24.احساس می کنم هیچ کس مرا دوست ندارد

25.در بسیاری جنبه ها ،بیش از آن ناپذیرفتنی هستم که بتوانم خودم را به دیگران نشان بدهم .

26.تقریبا هیچ کاری را نمیتوانم به خوبی دیگران انجام بدهم .

27.وقتی به موفقیت نزدیک می شوم از درون احساس بی کفایتی می کنم .

28.کمی مردم در حوزه های شغلی و کاری از من تواناتر ند.

29نمی توانم مانند اغلب مردم در کار هایم با استعداد باشم .

30.در کار یا تحصیل ،مثل بقیه باهوش نیستمد.

31.احساس می کنم نمی توانم به تنهایی از پس کارهای زندگی روزمره ام بر بیایم.

32.فکر میکنم در انجامدکار های روزمره ،آدم  وابسته ایی هستم.

33.فاقد عقل سلیم هستم .

34.اصلا به قضاوت های خودمودر موقعیت های روزمره ،اعتماد ندارم.

35.احساس میکنمدنمی توانم به تنهایی گلیمدخودم را از آب بیرون بکشم .

36.نمی توانم از شر این احساس رها شوم که اتفاق بدی میخواهد بیفتد.

37.احساس می کنم هر لحظه ممکن است یک فاجعه ی طبیعی،جنایی،حقوقی یا پزشکی برایم اتفاق بیفتد.

38.می ترسم مورد حمله قرار بگیرم .

39.می ترسم تمام سرمایه ی خودم را از دست بدهم و بیچاره شوم .

40.اغلب نگرانم دچار سکته قلبی شوم،حتی وقتی دلایل پزشکی کمی برای این احتمال وجود دارد.

41.قادر نیستم از والدینم جدا شوم،کاری که هم سن و سالهایم انجام می دهند.

42.من و والدینم تمایل داریم خود را بیش از حد در مشکلات زندگی یکدگیر درگیر کنیم.

43.برای من و والدینم بسیار سخت است که بدون داشتن احساس گناه یا خیانت،مسایل جزئی خصوصی خود را از یکدگیر پنهان نگاه داریم .

45.اغلب احساس می کنم هویت جداگانه از والدین و همسرم ندارم .

46فکر می کنم اگر کاری را بکنم که دلم می خواهد ،برای خودم دردسر درست می کنم .

47.احساس می کنم چاره ای ندارم جز اینکه به خواسته های دیگران تن بدهم ،چون در غیر این صورت مرا ترک می کنند یا درصدد تلافی بر می آیند.

48.در روابطم ،به دیگران اجازه میدهم که بر من مسلط شوند.

49.همیشه به دیگران اجازه داده ام به جای من تصمیم گیرند ،در نتیجه من واقعا نمی دانم چه می خوام.

50.خیلی برایم مشکل است از دیگران تقاضا کنم حقوقم را رعایت کنندو احساساتم را درک کنند.

51.کار مراقبت از نزدیکانم،ردی دوش من است.

52.آدم خوبی هستم،چون بیش از آنکه به فکر خودم باشم به فکر دیگرانم .

53.مهم نیست که چقدر سرم شلوغ است ،من همیشه می توانم وقتی را برای دیگران کناربگذارم .

54.همیشه سنگ صبور مشکلات دیگران هستم .

55.دقگران نظرشان این است که من برهی دیگران خیلی کار می کنم  ولی برای خودم کاری انجام نمی دهم .

56.از اینکه احساسات مثبتم (مثل محبت و توجه) را به دیگران نشان بدهم ،خیلی خجالت می کشم .

57.برای من خیلی سخت است که احساساتم را نزد دیگران بروز دهم .

58.برای من خیلی سخت است  که راحت و خود انگیخته رفتار کنم .

59.آنقدر خودم را کنترل می کنم که مردم فکر می کنند آدمی بی احساس هستم .

60.مردم نظرشان این است که من عصبی و ناراحتم .

61.باید در هر کاری که انجام می دهم بهترین باشم؛نمی توانم توقعم را کم کنم .

62.سعی می کنم نهایت تلاش خودم را بکنم ؛ اینکه کار تا حدودی خوب باشد هیچ گاه راضی ام نمی کند .

63.باید به تمام مسئولیت هایم عمل کنم

64.احساس می کنم برای پیشرفت و دستیابی به خواسته های خود همواره تحت فشار هستم.

65.وقتی که کاری را اشتباه انجام می دهم، نمی توانم خودم را ببخشم یا برای اشتباهم بهانه تراشی کنم .

66.وقتی از کسی چیزی می خواهم ،خیلی برایم سخت است نه بشنوم.

67.آدم خاصی هستم و نمی توانم محدودیت هایی را که برای راه مردم وجود دارد بپذیرم .

68.از اینکه مرا محدود کنند یا نگذارند کاری را که می خواهم بکنم متنفرم .

69.احساس می کنم نباید از قانون ها و قرار دادهای بهنجاری که مردم تابع آنها هستم ،اطاعت کنم .

70.احساس می کنم کاری که من باید بکنم ارزشمند تر از کارهای دیگران است.

71.نمی توانم برای انجام تمام و کمال وظایف معمول یا خسته کننده ،نطم و انضباط خاصی داشته باشم.

72.اگر به یکی از اهدافم نرسم زود مایوس می شوم و دست از کار می کشم .

73.برلی من خیلی سخت است که رضایت آنی را فدای خوشحالی آنی کنم .

74.نمی توانم به خودم فشار بیاورم که کار هایی را که برایم خوشایند نیستند ،انجام دهم ، حتی وقتی که می دانم نتایج خوبی در پی دارند.

75.به ندرت توانسته ام به تصمیم خودم پایبند باشم .

 

نمره گذاری به این صورت:

1]کاملاغلط 2]تقریباغلط 3] کمی درست است یا غلط 4] اندکی درست 5] تقریبا درست 6] کاملا درست

نمره بالاتر نشان دهنده وجود طرحواره ناسازگاز اولیه است .طرحواره داری دو خصوصیت است 1. روایی و پایایی خارجی   2.پایایی ایرانی

 

 

 


نظرات

فیلدهای ضروری با علامت

    سوال خود را از ما بپرسید