نقش قوه تخیل _چگونه قوه تخیل خود را تقویت کنیم؟
نقش قوه تخیل _چگونه قوه تخیل خود را تقویت کنیم؟ ٠٢١٨٨٣٧٧٨١٦
تحلیل روانشناختی قتل بابک خرمدین_زوایای روانشناختی قتل بابک خرمدین توسط پدر و مادر روانشناسی خانواده

تحلیل روانشناختی قتل بابک خرمدین_زوایای روانشناختی قتل بابک خرمدین توسط پدر و مادر

دور ریختن باورهای غلط

هر وقت خيلي تحت فشارم تنها چيزي كه باعث ارامشم ميشه نوشتن هست در پس تمام اخبار ، متاسفانه فكري در حال جوانه زدن و رشد كردن در دوران جمعي همه ي ماست كه عجب دنيا جاي نا امني است. از الگو برداري و عادي شدن قتل فرزند براي انسان ها مي ترسم.ايا همچنان بايد بگويم پدرو مادر ها مقدس اند!!! از رويش علف هاي هرز بي اعتمادي دوست به دوست ازوحشت همسايه از همسايه اش مي ترسم . از ترس مادران براي تنها گذاشتن نوزاد با پدر از همه و همه مي ترسم . با خودم فكر مي كردم دوري از فضا و اخبار مي تواند باعث ارامشم شود تا باعث ارامش ديگران با توجه به شغلي كه دارم شوم. البته تاثير بسيار مثبتي براي التيام بد تنظيمي هاي هيجاني كه همه جا با خبرهاي بد ما را بمباران مي كنند برايم داشته . اما تا كي مي توان در پستوي خانه قايم شد مبادا گزندببيني. امروز در كلاس دانشگاه كه در مورد تغيير نگرش هاي منفي داشتم صحبت مي كردم به دانشجويانم مي گفتم اگر واقعا همه ي ما دردهاي تحمل براي اشتباه كردن هامون به خطا رفتن هامون كه همگي ناشي از باورهاي اشتباهي است كه وجود داردو بابتش احساس گناه كه موهبتي است كه نصبب امون است استفاده كنيم. ان موقعه هست كه نگرش هاي غلط امون را تغيير مي دهيم. اماخب اين تاب اوردن استرس،بابت تغييرات كلي نگرش هاي غلط كه در جامعه حاضر ما كم هم نيستن واقعا دل و جيگر مي خواد! . با اطمينان مي خوام بنويسم انگار تقصير را گردن ديگران انداختن بهترين راه براي خلاص شدن از همون احساس گناه هست. كه مظلوم نمايي كنيم و ما بشيم مظلوم ماجرا و ديگري ظالم ماجرا تازه يه عده هم ميان مدام ميگن لطفا قضاوت نكنين چرا قضاوت نكنيم ؟چرا چون ترس اينو داريم كه فردي را كه ساليان سال انرا براي خود بتي ساختيم منهدم شود و حس پوچي تمام وجودمان را بگيرد.حالا اين بت پدر و مادرمون باشه يا خواننده اي كه دوستش داريم بعد مي بينيم در سايت هاي شرط بندي شركت كرده براي اينكه ماهيت او در ذهنمان شكسته نشود او را با هزار دليل توجيه مي كنيم. تا هويت او را در ذهنمان حفظ كنيم. بنابراين وقتي به خودمون جرات بدهيم و استرس ناشي از باورهاي غلط امون را با جون و دل بپذيريم و تحمل كنيم ديگه نمي خواد سناريو را جوري بچنيم كه بشيم مظلوم ماجرا و ديگري ظالم ماجرا . انوقته كه گويا كشتن يكي ديگه با چاقو و تكه تكه كردن او حالا بابت مجرد ماندن و دوست دختر داشتن و هزار دليل ديگه يا با داس سر بريدن رمينا اتفاق نمي افته در صورتي كه افزايش ظرفيت پذيرش احساس گناه ناشي از نقص و اشتباه و خطا از هر موردي ارزشمندتر و گرانبهاتره

دكتر فهيمه رضايي روانشناس

بادرد فراوان نوشتم


نظرات

فیلدهای ضروری با علامت

    سوال خود را از ما بپرسید