تحلیل روانشناختی فیلم ویل هانتینگ خوب_ویژگی های افراد نابغه بی عزت نفس
تحلیل روانشناختی فیلم ویل هانتینگ خوب_ویژگی های افراد نابغه بی عزت نفس ٠٢١٨٨٣٧٧٨١٦
آشنایی با مهارت های کسب اعتماد به نفس_راهکارهای بهبود اعتماد به نفس روانشناسی شخصیت

آشنایی با مهارت های کسب اعتماد به نفس_راهکارهای بهبود اعتماد به نفس

اراده استوار

حد اعلای اعتماد به نفس مداوم همان قد آسان به دست می آید که طلب کردن چیزی یا احتراز کردن از چیزی.
به عبارت دیگر هدفی مشخص و روشن، موجد نیرویی تمام نشدنی است. هر آدم معمولی از دوجهت زیر تاثیر قرار میگیرد: یکی در ارتباط بافعالیت اجتماعی و بیرونی و دیگری در جهت تحول درونی خویش. زندگی حرفه ای لز یک سو و زندگی روانی و ذهنی از سوی دیگر، دو قطب اصلی اند که اندیشه و عمل ما بر محور آنها دور می زند. در عین حال یکی می تواند با دیگری منطبق باشد یا آن را تکمیل کند. در مورد جنبه عملی و ملموس، باید نمونه آرمانی تکامل، یا نمونه درستی را خمیر مایه اراده استوار و استقامت خویش قرار بدهیم. هر کس به تناسب قریحه ذاتی خود در بعضی حرفه ها استعداد ویژه ای دارد که دیگران آنرا ندارند، در اینجا مسئله انتخاب شغل و پیشه اهمیت دارد. انسان کمرو اگر ناگزیر به پذیرفتن شغلی بشود که با استعداد های او ناسازگار باشد، کمرویی او زیاد تر میشود. همین شخص اگر به کاری بپردازد که با وضع او مطابقت داشته باشد ، پرجرئت خواهد شد.بنابراین برای پیدا کردن بهترین راه، باید تجزیه و تحلیلی دقیق صورت بگیرد.
هیچ چیز بهتر از کندوکاو کردن در خویشتن برای شناخت بهتر و تمیز دادن توانایی ها ؛ سپس از میان امکاناتی که در برابر خود می یابیم، انتخاب کردن آنها که ما را بیشتر بر می انگیزد، روحیه ما را برای نیرومند تر شدن یاری نمی دهد.

مثبت نگری

به معنای جستجو کردن و به کار واداشتن وسایل واقعی و ملموس برای رسیدن به هدف، در نظر گرفتن
تمام مشکلات به منزله بخشی از مسئله ای که بایدحل بشود، و درس گرفتن از تمام شکست ها به این معنی که روش کار ، بدون کمترین بی حوصلگی و نومیدی ، باید اصلاح شود. این نوع فلسفه عملی ما را به تسلط بر احساسات خود به ویژه در برابر دیگران عادت می دهد. بنگرید به حرفه هایی که در آنها اعتماد به نفس نقش اساسی دارد، و ببینید که شخص چقدر باید مثبت نگر باشد و افکار خود را برای رسیدن به نتیجه مورد نظر متمرکز کند.

مطلب مرتبط: عزت نفس چیست

پیش بینی و برنامه ریزی

تمام هدف های مشخصی که از مثبت نگری ریشه گرفته باشد، نیاز به نقشه دقیق اجرایی دارد. اعم از اینکه این کار مربوط به موسسه ای بزرگ باشد، یا طرحی که ممکن است فورا عملی شود. از ابتدا باید ابتکار و کوشش در خطوط اصلی کار، سپس در برنامه های ماهانه، هفتگی و روزانه به کار بسته شود. این نظم فکری، اراده را تقویت می کند و در نتیجه، اطمینان درونی و برونی را استحکام می بخشد. اهمیت آن از نظر موفق شدن در کار نیز غیر قابل انکار است. تعمق و پیش بینی کردن به آن معنی است که آن حالت ذهنی راکه به تناسب شرایطی که پیش خواهد آمد پیدا خواهیم کرد ، از پیش برنامه ریزیو نیز حالت جسمی ویژه ای را که به طور خودجوش ظاهر خواهد شد معین کنیم. برای آنکه کاملا بدانیم که امکانها، وسیله هاو منابع ما برای رسیدن به هدف هایی که اندیشیده و مشخص کرده ایم، از چه قرار است بهترین راه آن است که در گوشه ای ساکت بنشینیم و فکر خود را به مسئله ایکه در پیش داریم متمرکز کنیم با این عزم جزم که الهام هایی را که نیازمندشان هستیم ، دریافت خواهیم کرد. هر چه به ذهن می آید، حتی با پراکندگی، یاداشت می کنیم؛سپس آنها را میخوانیم و منظم می کنیم . این کار را مرتب کردن افکار می گویند. هر آنچه بر اثر نبود اعتماد به نفس می تواند دشوار به نظر آید، با پیش بینی منظم، آسان خواهد شد و کافی است به این کار عادت کنیم تا بر بدترین کمرویی ها غلبه یابیم.

مهارت های بالا بردن اعتماد به نفس

نیروی دماغی

نیروی دماغی بر اثر هماهنگ بودن فکر، که می پندارد و اراده، که به عمل در می آورد برقرار می ماند و استوار می شود؛ نبود تجانس مداوم میان هدف ها و تصمیم ها با رفتار و عمل ، نیروی دماغی را دچار ضعف و نقصان می سازد. بنابراین، حتی کسی که از هوشیاری استثنایی برخوردار باشد، اگر نتواند کارهای خود را با افکار سنجیده و متین هماهنگ سازد، فاقد نیروی ذهنی است.

پایداری و بردباری

مبارزه کردن با سرسختی ها و زیر بار نرفتن های جسمی همیشه با احساس آرامش روحی ملازم و همراه است. کسی را که به دنبال اعتماد به نفس کامل است به ورزیده کردن نیروی عضلانی و افزایش استقامت بدنی خود می گمارند. برای کسانی که کم تحرک اند، غالبا فرصت پیاده روی ، بلند کردن چیزی از زمین، حمل کردن ... فراهم بوده است. پس از آنکه قدرت تحمل تلاش های بدنی نسبتا افزایش یافت، به سر وقت بهره یابی سودمند از پایداری مغزی می رویم و در مرحله اول به گسترش ظرفیت توجه ارادی و تمرکز ذهنی می پردازیم.

تعادل جسمانی

بیماری داخلی و افسردگی ، برای اعتماد به نفس گوارا نیستند؛ سلامتی جسمی و احساس نیرومندی که نشانه تعادل کامل اند ، هر کسی را به طور طبیعی پر جرئت می سازند.
نکات مهم:
- اول، باید از خواب خودتان در برابر زیاده روی در کار ، یا بی بند و باری کردن دفاع کنید. بی خوابی موجب فرسایش کم یا بیش سریع منابع حیاتی می شود.
- دوم ، از هر گونه مسمومیت ، به ویژه مصرف الکل به هر شکلی که می خواهد باشد، احتراز کنید. پیشوایان دینی، اخلاق گرایان و جامعه شناسان بر اساس اصول مذهبی و اخلاقی الکل را منع می کنند و شخص آگاه و باشعور می داند که به خاطر تندرستی و حفظ سلامتی خود باید از آن احتراز کند.
- سوم، از هر گونه زیاده روی، در هر چه که باشد، دوری کنید: زیاده روی در فعالیت یا زیاده روی در خوشگذرانی.

بر هوس های آنی خود مسلط شوید

هر کس بدون کمترین آگاهی از روانشناسی می تواند درک کند که در او دو وجود، یکی منطقی و دیگری هوسناک،جمع شده اند که همیشه نیز با یکدیگر همساز نیستند! تا زمانی که دومی ، با کوشش های پیگیر ، به زیر فرمان اولی در نیامده است ، در هر موردی او را دچار دردسر می کند. همانند رام کردن اسب های وحشی ، با یک برنامه تعلیماتی منظم می توان به تدریج بر وجود هوسناک مسلط شد و آن را تابع تصمیم های روشن بینانه《 من》 منطقی قرار داد. کافی است که مراقب خود باشیم و افکار و گفتار و رفتار بلهوسانه خود را زیر فرمان افکارو گفتار و رفتار سنجیده در آوریم.خود عمل نگهبانی از خویش به معنی نظارت دقیق من منطقی بر من هوسناک است. این کار سبب می شود که اولی بر دومی حکمفرما شود و هنگامی که لازم است در حضور دیگران بر خود مسلط باشیم و در زمانی که ناگزیر باشیم با وجود نداشتن آمادگی کافی از خود اعتماد به نفس نشان بدهیم، همین حکمفرمایی است که ما را استوار و پابر جا نگه می دارد.

به خودتان اعتماد داشته باشید

1- هرگونه خود کوچک بینی را دور بریزید:
می توان به طور طبیعی یا اکتسابی، اعتماد به نفس داشت ودر عین حال به خود اتکا نداشت یعنی به شایستگی های خود ، به قابلیت خود برای به پایان رسانیدن یک وظیفه دراز مدت ، یا به آسانی پذیرا شدن ضرورتهای زندگی.در میان این دو حالت افراطی( تصور ابلهانه اینکه به آسانی می توان موفق شد و ترس مفرط از موفق نشدن ) ، حالتی مناسب و متعادل وجود دارد که عبارت است از برآورد کردن دشواری ها بدون قرار گرفتن زیر تاثیر آنها، و سپس‌گام برداشتنبه پیش.
در میان علت هایی که زاییده شک و تردیدند، بی اعتنایی مهم ترین آنهاست. خیلیها تنها با آرزوی به دست آوردن نتیجه مطلوب خود تمتع می جویند اما آن آزمندی سوزان که تمام استعداد های جسمی و روحی آنان را به حرکت وا می دارد در خود احساس نمی کنند.در تحلیل نهایی، بی اعتنایی، یا ناشی از ضعفی عمومی است که بهتر است پیش از هر کار دیگرزیر درمان قرار گیرد، یا به دلیل تلقینی باز دارنده مربوط به دوران کودکی است که بر اثر پرورش نامناسب یا فشار ناتوان کننده اطرافیان به وجود آمده است.
احساس حقارت نیز از علتهایی است که گریبانگیر کسانی میشود که استعداد ها یا دانش های خویش را درست به کار نمی گیرند. از آنجا که استعدادها با تعلیم گرفتن، و دانشها با تحصیل کردن گسترش می یابند، بنابراین هیچ چیز غیر ممکن نیست. سرانجام اینکه، اثرهایی که از شکستها یا نابسامانی های گذشته بر جای مانده، گاه کافی است تا موجب خمودی و دلسردی شود.
2- امکانات موجود و آینده شما:
فهرست امکانات شما غیر قابل تغییر نیست؛ بر عهده شماست که آنرا اصلاح کنید. افق رشد و تکامل در برابر همه کس گشوده است. سن پختگی و بلوغ کامل در هر کس متفاوت است. عوامل وراثتی از یک سو ، و شرایط محیطی آغاز زندگی از سوی دیگر، برای بعضی مساعد و برای بعضی دیگر نامساعد است. ما نمی توانیم در این مورد کاری بکنیم، اماآنچه میتوانیم بکنیم این است که تمام جهش های خود را با تمرین های جدی تقویت کنیم و دنیای بیرون را با دقت زیر نظر بگیریم تا فرصتهایی را که متناسب با شایستگی های مادر اختیارمان می گذارد از دست ندهیم. نوع این فرصت هاو چگونگی دستیابی به دورترین مرزهای آنها، میزان آماده سازی لازم و انتخاب خط فکری و عملی مناسب جهت بهره گیری هر چه بیشتر از این آمادگی ها راتعیین می کند،و ثمر بخش ترین نتیجه ها را در اختیار ما می گذارد.
3- اهمیت تمرکز:
تمرکز اهرم فراگرفتن، به دست آوردن، مستقر کردن ، بهبود بخشیدن،تولید کردن و... است. تیز فهمی و ثبات توجه کسانی که به هنگام آماده شدن برای گذراندن امتحان ، به خودشان متکی نیستند ،به آسانی دچار نقصان می شود. نداشتن حوصله و تحمل بررسی دراز مدت و دقیق و همه جانبه موقعیت ها و دشواریها، موجد تقریبا تمام ناکامی ها و پریشانی های فعالیتی خسته کننده و بدون نتیجه است.
چگونه تمرکز کردن را فراگیریم؟
همیشه در سکوت کار کنیم، و نوع اشتغال ما هرچه که باشد ،جسم و روح خودرا در آن به کار بگیریم و هیچ گونه فکر بیگانه باآن را تحمل نکنیم. اگر با تکنیک های فوق موفق به ایجاد تمرکز در خود شدید پیشنهاد ما انجام نقشه مغزی یا QEEG می باشد که اختلالات عملکرد مغزی را به طور دقیق مشخص می کند.
4- پیروزی و شکست:
تمرکز، کارآمدی شخص را به حداکثر می رساند. فردی متوسط اما با ذهن متمرکز، نتیجه های ملموس به دست می آورد و امکانات خود را رفته رفته گسترش می دهد، درحالی که آدمی باهوش اما از نظر روانی بی ثبات و پریشان، آنچه را که می توانسته با تدارک بهتر و اندیشیده تر به آن برسد ، گاه بیهوده از دست می دهد.یک موفقیت یا یک شکست ،به جای خود چیزی را مشخص نمی کند، آنچه مهم است ارزش شایستگی هایی است که در گرو آن قرار می گیرد.
5- رو در رو با دشواری:
اگر بسیار زیر تاثیر دشواری ها قرار بگیریم، اتکا به خود را از دست می دهیم ، اما اگر زیادی هم بیخیال باشیم، دشواری ها را دست کم خواهیم گرفت.بنابراین بهتر آن است که با واقع بینی تمام و کمال، کوشش های لازم را برای انجام دادن کاری که در پیش داریم ارزیابی کنیم.‌برای غلبه بر برخی دشواری ها، اراده و نیر کفایت نمی کند؛ هشیاری هم ضروری است.تفکر پیگیر و منظم هشیاری را گسترش می دهد و هر کس باید تا آنجا که می تواند به آن بپردازد.
6- انتخاب نمونه و همسان شدن باآن:
ساخت بدنی و مغزی در افراد به میزان چشمگیری متفاوت است؛ استعدادهای این یکی، خود را در برابر کمبودهای آن دیگری نمایان می سازد.این نیز یک علت نومیدی در نزد کسانی است که پس از بررسی معلوم می شود تاحدی خود کوچک بین اند. چون خود کندوکاوی تنها در دسترس گروه نخبه هاست( زیرا نیازمند خودشناسی است که با استعدادهای متوسط میانه ای ندارد) ، بنابراین کاملا غیر منطقی خواهد بود اگر فقط به این سبب که خلا هایی در وجودمان یافته ایم که نیاز به پر کردن دارند، اعتماد به خود را از دست می دهیم. خود را با نمونه ای ایده آل و آرمانی مقایسه کردن که همزمان دارای خصلت های تعادل روانی، روشنی ذهن و نیرومندی جسمی است سبب می شود که نیاز به همسان شدن با او را در خود احساس کنیم و نیاز، همیشه امکانات درونی کافی برای برآورده ساختن را به کار می گیرد.
7- پشتکارو پیگیری:
هرگز مایوس نشوید، فقط مراقب بازگشتهای تهاجمی خمودی و سستی باشید ، زیرا آنها در نهایت، تنها دشمنواقعی و هراس انگیز ما هستند ، اما به اندازه ای آسان و روشن قابل تشخیص و شناسایی اند که می توان آنها را پیشاپیش شکست خورده دانست زیرا در جایی که با آنها مقابله شود ، هرگز ماندگار نخواهد شد.عامل اصلی خمودی، تلقین پذیری از خارج است.


نظرات

فیلدهای ضروری با علامت

    سوال خود را از ما بپرسید